بزرگترین و سختترین لحظه هم برای کریس اسمیت (همون صلحطلب خودمون) در قسمت آخر رقم خورد؛ جایی که مجبور شد یک انتخاب غیرممکن انجام بده. حالا سوال اینه: آیا اون انتخاب قراره در فصل دوم همه چیز رو براش خرابتر کنه؟ جواب کوتاه: بله، صددرصد!
یادتون بیاد که در نبرد نهایی، کریس نه تنها با فضاییهای پروانهای شکل میجنگید، بلکه با بزرگترین هیولای زندگیاش هم روبرو شد: پدرش، آگی اسمیت، که همون نژادپرست خفن و رهبر گروه «اژدهای سفید» بود. کریس برای اینکه بتونه دوستانش رو نجات بده و کار درست رو انجام بده، مجبور شد پدرش رو بکشه.
در نگاه اول، این یک پیروزی به حساب میاد. اون بالاخره از شر پدری که تمام عمرش رو نابود کرده بود، خلاص شد. اما مشکل دقیقاً از همینجا شروع میشه.
اولین و بدترین نتیجهی این انتخاب، درست در آخرین صحنههای سریال خودش رو نشون داد: کریس حالا روح پدرش رو میبینه! بله، درست شنیدید. پدرش حالا به عنوان یک روح مزاحم و سمج برگشته تا دائم توی ذهن کریس رژه بره، مسخرهاش کنه و تمام زخمهای قدیمی رو دوباره باز کنه.
این یعنی کریس با کشتن پدرش از دستش خلاص نشد، بلکه اون رو برای همیشه به بخشی از وجود خودش تبدیل کرد. این عذاب وجدان و ترومای روحی، قرار است نقطه مرکزی فصل دوم باشه.
جیمز گان، کارگردان و نویسندهی نابغهی این سریال، تأیید کرده که فصل دوم قرار است به عمق روان آشفتهی کریس شیرجه بزنه. حالا که او در چشم مردم یک قهرمان به حساب میاد، در درون خودش در حال فروپاشیه.[ی کریس: داستان فصل دوم از جایی شروع میشه که کریس به شکلی اتفاقی، دریچهای به یک ]
و اما خبر هیجانانگیز و در عین حال ترسناک برای کریس: داستان فصل دوم از جایی شروع میشه که کریس به شکلی اتفاقی، دریچهای به یک دنیای موازی پیدا میکنه! اما این یک دنیای موازی معمولی نیست. اونجا دنیاییه که همه چیز در اون عالی به نظر میرسه:
· پدرش یک قهرمان واقعیه!
· برادرش که در دنیای واقعی مرده، زنده است.
· کریس اون زندگیای رو داره که همیشه آرزوش رو داشته.
قطعاً! این دنیای موازی بزرگترین آزمون برای کریس خواهد بود. تصور کنید شما تمام عمرتون رو با درد و رنج گذرونده باشید و ناگهان راهی به دنیایی پیدا کنید که در اون هیچکدوم از این دردها وجود نداره. آیا در دنیای واقعی و پر از مشکل خودتون میمونید یا به اون دنیای بینقص و دروغین پناه میبرید؟
انتخاب بزرگ کریس در پایان فصل اول فقط یک پایان نبود، بلکه شروع یک کابوس جدید بود. او حالا باید نه با دشمنان فضایی، بلکه با بزرگترین دشمنش یعنی خودش، گذشتهاش و وسوسهی یک زندگی بهتر بجنگه. پس خودتون رو برای یک فصل احساسیتر، خشنتر و پیچیدهتر آماده کنید، چون حال روحی صلحطلب قرار نیست به این زودیها خوب بشه.